جمعی از دانشجویان پژوهشگری دانشگاه الزهرا در این فرصت مجازی قصد دارند برخی مفاهیم انسان شناسی را بررسی و پیرامون برخی از آنان٬ مصداق سازی کنند.
امید است مجرایی باشد برای شناخت هرچه بیشتر جامعه به صورت اعم و فرهنگ به صورت اخص.
ادامه...
سلام من از بچه های وبلاگ تک نگاه هستم بچه های ما هم اول که وبلاگ تازه راه افتاده بود بچه ها استقبال نمی کردن. بهتون پیشنهاد می کنم که یه روز با هم (گروه دوستی ) بیان سایت و با هم در مورد مطلب پستتون بحث کنید و هرکس نظرش رو با کامنت بگه من خودم یادمه اولین باری که توی وبلاگمون با هم بحث کردیم از همین طریق بود . شما باید به دوسستانتون نشون بدین که وبلاگ چه جای جذابی برای بحث کردنه موفق باشید
شاید یکی از دلایلیکه بچه ها نظر شون رو بیان نمیکنند به دلیل اینکه مطالب تنوع زیادی نداره یا به بیان دقیق تر بیشتر مباحثی که در کلاس مطرح میشود در حالی که ما توی این مفاهیم پیچیده گم میشیم بنابراین دغدغه هم پیدا نمیکنیم چون مفاهیم رو نفهمیدم!!!!
خب فکر کنم خودم باید شروع کنم تا بقیه روشون بشه بیان! ;) اول این که من بار اولی که این لینکو دیدم واقعا بیشتر از ده مین فقط با دهن باز داشتم این اعداد رو که نجومی بالا میرن نگاه میکردم بدون این که اصلا بتونم فکر کنم در موردشون! :D بعدم فقط یه شعر یادم اومد: زمین رنجور و بیمار است دو روزی را که بر بالین این بیمار باید زیست اگر باری ز دوشش بر ندارم ناجوانمردیست!
بعد از اون بهت اولیه رفتم سراغ جمعیت جهان: مرگ و میر تقریبا نصف تولده! و خب باعث شده تا رشد خالص همینطور بره بالا! اگه تو اون طبقه بندیهای دو گانه مرگ و تولد رو بذاریم کنار هم احتمالا ماها که زنده ایم میشیم عنصر میانجی! اما عنصری که انگار تمایل بیشتری به سمت تولد یا افزایش نرخش داره! این میانجی نقش بزرگ و تعیین کننده ای تو این افزایش و کاهشها داره! حالا اگه اون نرخ سرچ تو اینتر نت و هزینه های صرف شده تو بخش بهداشت و درمان و هزینه های آموزش و روزنامه های منتشر شده رو که جز سریعترین آمارهای رو به رشدند رو در نظر بگیریم و حدس بزنیم که این کارا قاعدتا باید تاثیر مثبتی رو کنترل موالید و پایین آوردن جمعیت داشته باشن پس چرا هنوز نرخ رشد جمعیت اینقدر بالاست! خب اولین جوابش فکر کنم اینه که چون به همون دلایل مرگ و میرها هم کم شده اما ماها که باید بین مرگ و زندگی تعادل برقرار کنیم انگار کم کاری کردیم! این اولین چیزیه که به ذهنمون میرسه احتمالا!
برای آشنا تازه اولشه ، منم که دو ترم با استاد گودرزی کلاس داشتم یه وقت هایی از مباحثی که ایشون مطرح میکردن گیج میشدم چون استاد گودرزی همیشه از دانشجوهاشون خیلی توقع دارند و همینم به دانشجوهاشون انگیزه میده قدر کلاسای ایشونو بدونید خیلی زیاااااد
جالبه که کتابهای جدید منتشر شده اینقدر کم تغییر میکنه!!! یعنی ما دائم تجدید چاپ داریم؟؟ تحریر و تالیف کمه یا نشر؟ واقعا اگه کسی اطلاعات داره یا حدسی میزنه بگه! ......... هزینه نظامی و هزینه صرف شده برای بازیهای کامپیوتری نجومیه! سئوالم اینه که آیا واقعا در این حد لازمه؟ بعد جالبه که سازمان ملل که قاعتا برای برقراری صلح به عنوان اولین هدفش تاسیس شده انگار هیچ تلاشی برای کم کردن این هزینه نمیکنه! و ایضا تلاشی برای بیشتر کردن تعداد اعضا! مدت زیادیه که آمارش ثابته! .......... با این آمار انگار وقتی نفت تموم شد باید بریم سراغ گاز بعدم با اتمام اون ذغال سنگ! سیر قهقرایی!:)) البته خب اینا همزمان دارن مصرف میشن! با این همه انرژی خورشیدی و احتمالا همونقدر انرژی اتمی انگار سوختهای فسیلی بیشتر مصرف میشن! فکر میکنم کشورهای جهان سوم که اون دو تا تکنولوژی اولیه رو ندارن و اصولا جمعیتهاشونم زیاده دارن به این قضیه دامن میزنن! حتی کشورایی مثل ایران که در حال توسعه هستن! کنترل مصرف سوختمون با تصور داشتن نفت همیشگی تقریبا صفره! این جز اون تفکرات غلطیه که اونقدر از بچگی تکرار شده برامون که ؛ما رو نفت راه میریم!؛ دیگه رفته تو خونمون! دیگه واقعا فرهنگیه!
به نظرم میاد بهتر سعی کنیم اول برای سئوالامون با همفکری جوابی پیدا کنیم بعد می تونیم با هم اونا رو دسته بندی و تحلیل کنیم! چون الان که داشتم نگاه میکردم دیدم ازین آمارا خیلی چیزا به ذهن آدم میرسه اما لزوما همشون تحلیل علمی یا فرهنگی نیستن ! حالا من بقیه چیزایی رو که برام جالب بودنو فعلا روشون فکر میکنم تا شماها هم نظراتونو بگسد شاید جوابامون تو حرفای بقیه باشه! ضمنا نترسید اگه برای حدساتون زیاد دلیل موثقی ندارین. مثل من که با پررویی گفتمشون!!:)) کم کم با هم و با کمک استاد یاد میگیریم که درست تحلیل کنیم و حرف بزنیم! (قابل توجه آشنای عزیز!)
قصه از کجا شروع شد از مراسم ختم و صحبت یکی از خانمهای فامیل چند نفری دور هم نشسته بودیم و در مورد مسائل مختلف صحبت می کردیم که بحث در مورد وضع جامعه شد و خانمی از میان جمع با قیافه حق به جانبی گفت: ای بابا ما کلاه خودمونو سفت نگه داریم مواظب بچه های خودمون باشیم چه کار به وضع جامعه و دیگران داریم . منم عصبانی شدم و گفتم :آخه مگه میشه شما هر چقدر هم چهار دیواری خودتونو حفظ کنید بچه ها که تا ابد تو همین چهار دیواری نیستن و بالاخره با جماعت های دیگری حشر و نشر می کمننو با همین مسائلی که می گید به ما مربوط نمیشه روبه رو می شن و... بعد از اون شب برام سوال پیش اومد که ۱-چه چیز باعث بی تفاوت شدن آدما نسبت به مسائل جمعی و به تبع آن دور شدن تدریجی از هم بشه ؟ ۲-عوض شدن نوع روابط چه تاثیری در پیوند یا گسست بین افراد کی گذارد؟ *من فکر می کنم سست شدن روابط بین افراد در سطح گروههای کوچکتر ریشه در مسائل کلان تر مثل مدرن شدن- سیاست های دولت و اقتصاد و ... دارد و بازتاب این مسائل است که روی زندگی فردی و روابط ما تاثیر می گذارداگر شکاف بین بخشهای مختلف یک جامعه شکل بگیرد و سیاست های معینی در جهت پیشبرد منافع و نیازهای جمعی صورت نگیرد و سیاستها در جهت پیش بردن منافع گروههای خاصی صورت بگیرد که به تبع آن باعث شکل گیری قوی تر سرمایه اجتماعی اقتصادی- فرهنگی در بین همان گروه اقلیت می گردد و وقتی این عدم روشنی و صداقت در سطوح بالا ایجاد بشه کم کم به سطوح پایین تر و تک تک افراد نفوذ می کند و مردم یاد می گیرند که برای بقا باید به هر طریق منافع خود را پیش ببرن و این بار عاطفی را که باید در روابط افراد وجود داشته باشد را کم یا از بین می برد . اما ما در این شرایط هنوز ارتباط بین افراد را می بینیم اما این روابط رو به سستی و پاچیدگی می روند و آن دور اندیشی که شاید باعث به وجود آمدن روابط مبتنی بر همکاری برای پیشبرد منافع یکدیگر را از انسانها بگیرد. *همانطور که می دانیم همبستگی و پیوند اعضا در دو جامعه مکانیکی و ارگانیکی کاملا متفاوت است و صحبت من در مورد یه جامعه منقسم شده است که اعضا برای بر طرف کردن نیازهاشان با هم ارتباط برقرار می کنند این ارتباط به هر حال صورت می گیرد اما این نوع ارتباط است که من فکر می کنم با میزان پیشرفت ( تمام شاخص ها آن) جوامع می تواند متفاوت باشد مثلا در کشورهایی مثل ما که مدرنیته شدن در عمق صورت نگرفته و ما فقط از محصولات آن استفاره می کنیم و این وضعیت شامل تمام بخشها از سیاست و اقتصاد گرفته تا ورزش و ... می شود. روابط برای برطرف کردن نیازها و منافع شخصی شکل افراطی به خود می گیرد و این به دلیل همان عدم توازن بین همان ظواهری است که مدرنیته آورده و باطنی که هنوز تغییر نکرده و یه جور سر در گمی همراه با حرص و سبقت در روابط افراد شکل می گیرد و روابط به شکل رفع نیازها در کوتاه مدت بدون در نظر گرفتن پیامد های آن در بلند مدت تبدیل می شود . خسته شدم نتیجه گیری با خودتون .
بهنظرم یه عنصر مادی مثل تجملات باعث شده همبستگی مون کاهش پیدا کنه وبه پیروی از اون فرد گرایی ومنفعت طلبی اینکه هر کسی کار خودش بار خودش در میون مردم جامعه گسترش یابد
یه لحظه صبر کنید ... پیچیدگی مطالب داره زیاد میشه ! الان دقیقا بحث سر کدوم مطلبه ؟
---------- البته در مورد لینکی که گذاشتید... خدا رو شکر نسرین از بهت اولیه بیرون اومده ولی من الان چند روزه که بهت زده هستم! اول از همه یه سوال ذهنم رو مشغول کرده: چه جوری میشه که این اطلاعات انقدر سریع به روز میشه!؟ مثلا تعداد مرگ و میر ها انقدر سریع داره میره بالا!؟ چه طوری انقدر سریع و بلافاصله این اطلاعات به اینجا وارد میشه!؟
۱. دیدید که میگن داریم به قهقرا میریم! به بخش محیط زیست یه نگاهی بندازید! آدم رو از انسان بودنش پشیمون می کنن! مگه ما چندگونه زیستی داریم که سالی انقدرش هم منقرض بشه!؟
-----------
۲.علت های مرگ و میر هم جالبه! بالاترین آمار مربوط به بیماری های واگیر داره... بعد مرگ و میر کودکان زیر 5 سال بعد مرگ و میر ناشی از سرطان امسال بعد مرگ و میر ناشی از استعمال سیگار بقیه اش فعلا مهم نیست! بالاترین آمارها مربوط به این چهار تاست ...
اما الان یک چیز وحشتناک تر دیدم. الان در عرض یک دقیقه بعد تعداد مرگ و میر ناشی از گرسنگیاز 0 به 60 تا رسید!!! اونوقت هزینه صرف شده برای کم کردن وزن در آمریکا برای امروز 13/041/562/789(دلار آمریکا) است.
اصلا این لینک رو از اینجا بردارید ... کلا آدم رو از زندگی سیر میکنه! این همه برای کم کردن وزن فقط در یک کشور هزینه میشه اونوقت برای کل جهان هزینه کل بهداشت و درمان برای امروز باید 61/542/256 باشه !
البته همه این آمار مال لحظه ای است که من دارم می نویسم!
اول عذر می خوام محدثه حق داشت گیج بشه من نابغه فکر کردم باید سرمایه اجتماعی تحلیل بشه تا لحظه آخر هم که نظرمو ارسال کردم متوجه نشدم . امروز صبح تازه متوجه شدم واقعا خسته بودم چشمام قری وری رفت. حالا خوبه خسته بودم انقدر نوشتم .
بابا من اولش از دیدن سایت مبهوت شدم ! الان از دیدن کامنتامون! محدثه راست میگه. یکی بگه الان جریان چیه؟ من در چه زمینه ای باید افاضه کنم؟؟:)) من میگم کات میکنیم! دوباره از اول میگیریم!;) """"""""""""""""""" """"""""""""""""""" خانوما و آقایون (!) لطفا نظراتتون رو در مورد لینک بگید! سرمایه اجتماعی رو میریم تو پست خودش بحث میکنیم! """""""""""""""""" """""""""""""""""" برای محدثه: مراکزی که مجوز دفن یا گواهی فوت یا تولد صادر میکنن تو همه جای دنیا (مثل بیمارستانا و بهشت زهرا و باقی قبرستونا) همشون یه پایگاه داده دارن که اطلاعات به محض صادر شدن گواهی واردش میشه. و اینا همشون به سیستم کشوری و اونم به این پایگاه متصله و اینجوریه که اطلاعات به روز میشه. در مورد سایر موارد هم همینطوری ارگانهای مربوطه به محض وارد کردن اطلاعات تو سیستم خودشون در واقع این سایت رو هم آپ دیت میکنن. حالا حتی با فرض این که این اطلاعات با دقت ثانیه هم به روز نباشن و مثلا با 24 ساعت تاخیر اینجا نشون داده بشن باز هم فرق چندانی تو کل ماجرا نمیکنه!
سلام من از بچه های وبلاگ تک نگاه هستم بچه های ما هم اول که وبلاگ تازه راه افتاده بود بچه ها استقبال نمی کردن.
بهتون پیشنهاد می کنم که یه روز با هم (گروه دوستی ) بیان سایت و با هم در مورد مطلب پستتون بحث کنید و هرکس نظرش رو با کامنت بگه
من خودم یادمه اولین باری که توی وبلاگمون با هم بحث کردیم از همین طریق بود . شما باید به دوسستانتون نشون بدین که وبلاگ چه جای جذابی برای بحث کردنه
موفق باشید
شاید یکی از دلایلیکه بچه ها نظر شون رو بیان نمیکنند به دلیل اینکه مطالب تنوع زیادی نداره یا به بیان دقیق تر بیشتر مباحثی که در کلاس مطرح میشود در حالی که ما توی این مفاهیم پیچیده گم میشیم بنابراین دغدغه هم پیدا نمیکنیم چون مفاهیم رو نفهمیدم!!!!
خب فکر کنم خودم باید شروع کنم تا بقیه روشون بشه بیان! ;)
اول این که من بار اولی که این لینکو دیدم واقعا بیشتر از ده مین فقط با دهن باز داشتم این اعداد رو که نجومی بالا میرن نگاه میکردم بدون این که اصلا بتونم فکر کنم در موردشون! :D
بعدم فقط یه شعر یادم اومد:
زمین رنجور و بیمار است
دو روزی را که بر بالین این بیمار باید زیست
اگر باری ز دوشش بر ندارم ناجوانمردیست!
بعد از اون بهت اولیه رفتم سراغ جمعیت جهان:
مرگ و میر تقریبا نصف تولده! و خب باعث شده تا رشد خالص همینطور بره بالا! اگه تو اون طبقه بندیهای دو گانه مرگ و تولد رو بذاریم کنار هم احتمالا ماها که زنده ایم میشیم عنصر میانجی! اما عنصری که انگار تمایل بیشتری به سمت تولد یا افزایش نرخش داره! این میانجی نقش بزرگ و تعیین کننده ای تو این افزایش و کاهشها داره! حالا اگه اون نرخ سرچ تو اینتر نت و هزینه های صرف شده تو بخش بهداشت و درمان و هزینه های آموزش و روزنامه های منتشر شده رو که جز سریعترین آمارهای رو به رشدند رو در نظر بگیریم و حدس بزنیم که این کارا قاعدتا باید تاثیر مثبتی رو کنترل موالید و پایین آوردن جمعیت داشته باشن پس چرا هنوز نرخ رشد جمعیت اینقدر بالاست! خب اولین جوابش فکر کنم اینه که چون به همون دلایل مرگ و میرها هم کم شده اما ماها که باید بین مرگ و زندگی تعادل برقرار کنیم انگار کم کاری کردیم! این اولین چیزیه که به ذهنمون میرسه احتمالا!
برای آشنا
تازه اولشه ، منم که دو ترم با استاد گودرزی کلاس داشتم یه وقت هایی از مباحثی که ایشون مطرح میکردن گیج میشدم چون استاد گودرزی همیشه از دانشجوهاشون خیلی توقع دارند و همینم به دانشجوهاشون انگیزه میده
قدر کلاسای ایشونو بدونید خیلی زیاااااد
جالبه که کتابهای جدید منتشر شده اینقدر کم تغییر میکنه!!! یعنی ما دائم تجدید چاپ داریم؟؟ تحریر و تالیف کمه یا نشر؟ واقعا اگه کسی اطلاعات داره یا حدسی میزنه بگه!
.........
هزینه نظامی و هزینه صرف شده برای بازیهای کامپیوتری نجومیه! سئوالم اینه که آیا واقعا در این حد لازمه؟ بعد جالبه که سازمان ملل که قاعتا برای برقراری صلح به عنوان اولین هدفش تاسیس شده انگار هیچ تلاشی برای کم کردن این هزینه نمیکنه! و ایضا تلاشی برای بیشتر کردن تعداد اعضا! مدت زیادیه که آمارش ثابته!
..........
با این آمار انگار وقتی نفت تموم شد باید بریم سراغ گاز بعدم با اتمام اون ذغال سنگ! سیر قهقرایی!:))
البته خب اینا همزمان دارن مصرف میشن! با این همه انرژی خورشیدی و احتمالا همونقدر انرژی اتمی انگار سوختهای فسیلی بیشتر مصرف میشن! فکر میکنم کشورهای جهان سوم که اون دو تا تکنولوژی اولیه رو ندارن و اصولا جمعیتهاشونم زیاده دارن به این قضیه دامن میزنن! حتی کشورایی مثل ایران که در حال توسعه هستن! کنترل مصرف سوختمون با تصور داشتن نفت همیشگی تقریبا صفره! این جز اون تفکرات غلطیه که اونقدر از بچگی تکرار شده برامون که ؛ما رو نفت راه میریم!؛ دیگه رفته تو خونمون! دیگه واقعا فرهنگیه!
به نظرم میاد بهتر سعی کنیم اول برای سئوالامون با همفکری جوابی پیدا کنیم بعد می تونیم با هم اونا رو دسته بندی و تحلیل کنیم! چون الان که داشتم نگاه میکردم دیدم ازین آمارا خیلی چیزا به ذهن آدم میرسه اما لزوما همشون تحلیل علمی یا فرهنگی نیستن ! حالا من بقیه چیزایی رو که برام جالب بودنو فعلا روشون فکر میکنم تا شماها هم نظراتونو بگسد شاید جوابامون تو حرفای بقیه باشه! ضمنا نترسید اگه برای حدساتون زیاد دلیل موثقی ندارین. مثل من که با پررویی گفتمشون!!:)) کم کم با هم و با کمک استاد یاد میگیریم که درست تحلیل کنیم و حرف بزنیم! (قابل توجه آشنای عزیز!)
قصه از کجا شروع شد از مراسم ختم و صحبت یکی از خانمهای فامیل
چند نفری دور هم نشسته بودیم و در مورد مسائل مختلف صحبت می کردیم که بحث در مورد وضع جامعه شد و خانمی از میان جمع با قیافه حق به جانبی گفت: ای بابا ما کلاه خودمونو سفت نگه داریم مواظب بچه های خودمون باشیم چه کار به وضع جامعه و دیگران داریم . منم عصبانی شدم و گفتم :آخه مگه میشه شما هر چقدر هم چهار دیواری خودتونو حفظ کنید بچه ها که تا ابد تو همین چهار دیواری نیستن و بالاخره با جماعت های دیگری حشر و نشر می کمننو با همین مسائلی که می گید به ما مربوط نمیشه روبه رو می شن و... بعد از اون شب برام سوال پیش اومد که
۱-چه چیز باعث بی تفاوت شدن آدما نسبت به مسائل جمعی و به تبع آن دور شدن تدریجی از هم بشه ؟
۲-عوض شدن نوع روابط چه تاثیری در پیوند یا گسست بین افراد کی گذارد؟
*من فکر می کنم سست شدن روابط بین افراد در سطح گروههای کوچکتر ریشه در مسائل کلان تر مثل مدرن شدن- سیاست های دولت و اقتصاد و ... دارد و بازتاب این مسائل است که روی زندگی فردی و روابط ما تاثیر می گذارداگر شکاف بین بخشهای مختلف یک جامعه شکل بگیرد و سیاست های معینی در جهت پیشبرد منافع و نیازهای جمعی صورت نگیرد و سیاستها در جهت پیش بردن منافع گروههای خاصی صورت بگیرد که به تبع آن باعث شکل گیری قوی تر سرمایه اجتماعی
اقتصادی- فرهنگی در بین همان گروه اقلیت می گردد و وقتی این عدم روشنی و صداقت در سطوح بالا ایجاد بشه کم کم به سطوح پایین تر و تک تک افراد نفوذ می کند و مردم یاد می گیرند که برای بقا باید به هر طریق منافع خود را پیش ببرن و این بار عاطفی را که باید در روابط افراد وجود داشته باشد را کم یا از بین می برد . اما ما در این شرایط هنوز ارتباط بین افراد را می بینیم اما این روابط رو به سستی و پاچیدگی می روند و آن دور اندیشی که شاید باعث به وجود آمدن روابط مبتنی بر همکاری
برای پیشبرد منافع یکدیگر را از انسانها بگیرد.
*همانطور که می دانیم همبستگی و پیوند اعضا در دو جامعه
مکانیکی و ارگانیکی کاملا متفاوت است و صحبت من در مورد
یه جامعه منقسم شده است که اعضا برای بر طرف کردن نیازهاشان با هم ارتباط برقرار می کنند این ارتباط به هر حال صورت می گیرد اما این نوع ارتباط است که من فکر می کنم با میزان پیشرفت ( تمام شاخص ها آن) جوامع می تواند متفاوت باشد مثلا در کشورهایی مثل ما که مدرنیته شدن در عمق صورت نگرفته و ما فقط از محصولات آن استفاره می کنیم و این وضعیت شامل تمام بخشها از سیاست و اقتصاد گرفته تا ورزش و ... می شود. روابط برای برطرف کردن نیازها و منافع شخصی شکل افراطی به خود می گیرد و این به دلیل همان عدم توازن
بین همان ظواهری است که مدرنیته آورده و باطنی که هنوز تغییر نکرده و یه جور سر در گمی همراه با حرص و سبقت در روابط افراد شکل می گیرد و روابط به شکل رفع نیازها در کوتاه مدت بدون در نظر گرفتن پیامد های آن در بلند مدت تبدیل می شود .
خسته شدم نتیجه گیری با خودتون .
بهنظرم یه عنصر مادی مثل تجملات باعث شده همبستگی مون کاهش پیدا کنه وبه پیروی از اون فرد گرایی ومنفعت طلبی اینکه هر کسی کار خودش بار خودش در میون مردم جامعه گسترش یابد
یه لحظه صبر کنید ...
پیچیدگی مطالب داره زیاد میشه !
الان دقیقا بحث سر کدوم مطلبه ؟
----------
البته در مورد لینکی که گذاشتید...
خدا رو شکر نسرین از بهت اولیه بیرون اومده ولی من الان چند روزه که بهت زده هستم!
اول از همه یه سوال ذهنم رو مشغول کرده:
چه جوری میشه که این اطلاعات انقدر سریع به روز میشه!؟
مثلا تعداد مرگ و میر ها انقدر سریع داره میره بالا!؟
چه طوری انقدر سریع و بلافاصله این اطلاعات به اینجا وارد میشه!؟
۱.
دیدید که میگن داریم به قهقرا میریم!
به بخش محیط زیست یه نگاهی بندازید!
آدم رو از انسان بودنش پشیمون می کنن!
مگه ما چندگونه زیستی داریم که سالی انقدرش هم منقرض بشه!؟
-----------
۲.علت های مرگ و میر هم جالبه!
بالاترین آمار مربوط به بیماری های واگیر داره...
بعد مرگ و میر کودکان زیر 5 سال
بعد مرگ و میر ناشی از سرطان امسال
بعد مرگ و میر ناشی از استعمال سیگار
بقیه اش فعلا مهم نیست!
بالاترین آمارها مربوط به این چهار تاست ...
اما الان یک چیز وحشتناک تر دیدم.
الان در عرض یک دقیقه بعد تعداد مرگ و میر ناشی از گرسنگیاز 0 به 60 تا رسید!!!
اونوقت هزینه صرف شده برای کم کردن وزن در آمریکا برای امروز 13/041/562/789(دلار آمریکا) است.
اصلا این لینک رو از اینجا بردارید ...
کلا آدم رو از زندگی سیر میکنه!
این همه برای کم کردن وزن فقط در یک کشور هزینه میشه اونوقت برای کل جهان هزینه کل بهداشت و درمان برای امروز باید 61/542/256 باشه !
البته همه این آمار مال لحظه ای است که من دارم می نویسم!
فاجعه است!!!
اول عذر می خوام محدثه حق داشت گیج بشه من نابغه فکر کردم باید سرمایه اجتماعی تحلیل بشه تا لحظه آخر هم که نظرمو ارسال کردم متوجه نشدم .
امروز صبح تازه متوجه شدم واقعا خسته بودم چشمام قری وری رفت.
حالا خوبه خسته بودم انقدر نوشتم .
بابا من اولش از دیدن سایت مبهوت شدم ! الان از دیدن کامنتامون! محدثه راست میگه. یکی بگه الان جریان چیه؟ من در چه زمینه ای باید افاضه کنم؟؟:)) من میگم کات میکنیم! دوباره از اول میگیریم!;)
"""""""""""""""""""
"""""""""""""""""""
خانوما و آقایون (!) لطفا نظراتتون رو در مورد لینک بگید! سرمایه اجتماعی رو میریم تو پست خودش بحث میکنیم!
""""""""""""""""""
""""""""""""""""""
برای محدثه:
مراکزی که مجوز دفن یا گواهی فوت یا تولد صادر میکنن تو همه جای دنیا (مثل بیمارستانا و بهشت زهرا و باقی قبرستونا) همشون یه پایگاه داده دارن که اطلاعات به محض صادر شدن گواهی واردش میشه. و اینا همشون به سیستم کشوری و اونم به این پایگاه متصله و اینجوریه که اطلاعات به روز میشه. در مورد سایر موارد هم همینطوری ارگانهای مربوطه به محض وارد کردن اطلاعات تو سیستم خودشون در واقع این سایت رو هم آپ دیت میکنن. حالا حتی با فرض این که این اطلاعات با دقت ثانیه هم به روز نباشن و مثلا با 24 ساعت تاخیر اینجا نشون داده بشن باز هم فرق چندانی تو کل ماجرا نمیکنه!
بابا دم همتون گرم ... روسفید کردین مارو .... دیگه کم کم داشتم از فرهنگ و مردم شناسی و هرچی پیوستگی اجتماعی زده میشدم ....
خیلی خوبه که میتونید نظر بدین!! من کلا بهت زده شدم ....
منم مثل بقیه تا ۱۰ مین شوک شده بودم ...
نمیدونستم به کجا نگاه کنم !!
شما خسته نباشی بعد از ۱۳ تا کامنت ....
راستش منم واقعا تبریک میگم به بچه ها با این همه عزم راسخشون