خانواده های ایرانی باز تولید نمی شوند
. خانواده های ایرانی باز تولید نمی شوند واین یعنی تغییر درساختار آینده ی جامعه ، چرا که خانواده مهم ترین و کوچکترین نهاد جامعه است و همه چیز از همین نهاد کم تر از4 نفره وحداکثر6 نفره شروع می شود .(البته این تعداد نفرا ت در خانواده تا زمانیست که تنظیم خانوده ی جدید بعضی ها اجرا نشه!!!!!!)
نمودهایی در خانواده های امروزی مشاهده می شود که متفاوت با خانواده های سنتی ایرانی است. در این خانواده های جدید نشانه هایی از زنانه شدن و فرزند سالاری مشاهده می شود.
در خانواده های سنتی ایرانی تنها کسی که اقتدار در خانواده را در دست داشت مرد بود اما امروزه مردان در خانواده نقش حاشیه ای پیدا کرده اند . مردان در خانواده های امروزی نقششان از سرپرست بودن به بخش تدارکات تغییر کرده است.
خرید لوازم خانه، چیدن دکوراسیون و نشان دادن الگوی مصرف و توزیع ثروت در خانواده بر اساس سلیقه ی زنان است و مردان تنها وظیفه ی تامین هزینه های مربوط به آن را دارند..
با یک پرسش ساده از فرزندان می توان به این مسئله پی برد که روابط خانوادگی خانواده ها به کدام سمت می رود .به سمت طایفه ی مادری می رود و فرزندان با خانواده ی مادری بیشتر احساس نزدیکی می کنند.
از تغییرات جدید دیگر خانواده های ایرانی فرزند سالاری است .فرزندان می دانند که چگونه با تحت تاثیر قرار دادن احساسات والدین ، خواسته های خود را در اولویت خواسته ها و نیاز های خانواده قرار دهند .
از نظر من کوتاه آمدن والدین در برآوره کردن نیاز های فرزندان به خاطر ترس از کمرنگ شدن نقششان به عنوان والدین است..والدین با در اولویت قرار دادن خواسته های فرزندان در برابر تغییراتی که از اهمیت والدین در نگاه فرزندان می کاهد مقاومت می کنند .والدین با پررنگ کردن نقش اقتصادی خود ،نقش خود را به عنوان سرپرست فرزندان حفظ می کنند.نمونه ی بارز آن نقش اقتصادی خانواده در مراسم خواستگاری است .دیگر خانواده به عنوان سرپرست و یا برای نشان دادن حیثیت و اصل و نسب خانوادگی دراین مراسم شرکت نمی کنند بلکه حضورآنها نمادین و بیشتر نقش اقتصادی آنها در رابطه با فرزندانشان در این مراسم مطرح است.