درکوچه های فرهنگ

انسان شناسی

درکوچه های فرهنگ

انسان شناسی

منابع امتحان پایان ترم

صورت های فرهنگی مدرنیته نوشته رابرت باکاک

انسان شناسی نوشته فیلیپ کتاک ترجمه محسن ثلاثی فصل های:
اول :انسان شناسی چیست؟
دوم: انسان شناسی در میدان تحقیق
یازده: فرهنگ
سیزده: زبان و ارتباط
بیست و سه: تبادل فرهنگی و بقا

کتاب لوی استروس نوشته ادموند لیچ (فصل دوم)

به علاوه مباحث کلاس

کتاب های مارگارت مید و اینگلهارت را حذف است.

دفاع از توجه جامعه شناسان به سیاست

دفاع دکتر قانعی راد از بیانیه جامعه شناسان در زمانه ای که حتی برخی از علوم اجتماعی خوانده ها از این اقدام جامعه شناسان زبان نقد گشوده اند خواندنی است.

 

محمد امین قانعی راد

انتشار بیانیه 82 جامعه‌شناس به نام "پرسش‌ها و ارزیابی‌هایی درباره موقعیت اجتماعی کشور در آستانه‌ انتخابات" واکنش‌های متفاوتی را در بین رسانه‏ها و اهل سیاست و فرهنگ  و به طور خاص در میان دانشگاهیان برانگیخت. در این نوشتار می‌خواهم بدون ورود به محتوا و جهت‌گیری خاص سیاسی بیانیه، این پرسش را مطرح کنم که این اقدام از چه ضرورتی برخورد بود و چه عواقب یا پیامدهایی را در برخواهد داشت و از یک نگاه صرفاً صنفی و حرفه‌ای، و نه سیاسی و یا حتی معطوف به مصالح جامعه و مردم، چگونه می‌تواند مورد داوری قرار گیرد؟

روزنامه‌ها و سایت‌های مختلف از این بیانیه به عنوان "بیدارباش جامعه‌شناسان" و اقدامی اثرگذار استقبال کردند. این بیانیه به طور مکرر از سوی اصحاب رسانه به عنوان اقدامی تازه توصیف شد که "برای نخستین بار طی تاریخ حیات رشته جامعه‌شناسی در ایران" صورت می‌گیرد. یکی از روزنامه‏های پر تیراژ نوشت "سکوت 70 ساله جامعه‏شناسان شکست و آنان برای اولین بار توان و قدرت خود را در تحلیل فضای اجتماعی به نمایش گذاشتند". روزنامه‏ای دیگر از زبان یک  شخصیت علمی برجسته، این اقدام را فارغ از گزینه خاص انتخاباتی آن، به جامعه‌شناسان تبریک و دست مریزاد گفت. یکی دیگر از روزنامه‏ها تیتر "بیدارباش جامعه‌شناسان" را با ظرافت خاصی انتخاب کرده بود زیرا این عنوان از یک سو به معنای "بیدارشدن" جامعه‌شناسان و از سوی دیگر به عنوان تلاش آنان برای "بیدار ساختن" معنا می‌یابد. از یک سو گفته شد که جامعه‌شناسان ایرانی تا کنون "همواره در خواب بودند و هرگز در فراز و نشیب‌های اجتماعی و سیاسی مواضع خود را به طور شفاف چه در کلاس‌های درس و چه در بیرون از دانشگاه مطرح نمی‌کردند" و از سوی دیگر بیانیه جامعه‌شناسان "بیدار باش پرطنین آنان خطاب به مسئولانی که در برابر مصائب و معضلات جامعه خود را به خواب زده‌اند" توصیف شد. لحن این بیانیه " کاملاً غیرسیاسی و متأثر از گفتمان دانشگاهی" توصیف و گفته شد که کنار هم قرار گرفتن نام 82 استاد که "شاید تنها وجه مشترکشان رشته‌ کاری و تحصیلی‌شان باشد، رویدادی اگر نه بی‌سابقه، کم سابقه است". یک سایت اینترنتی با مبارک خواندن این بیانیه نوشته است:"یکی از مشکلات جامعه‏شناسان این است که نمی‏توانند به صورت مشترک از موضع جامعه‏شناسی حرف بزنند؛ هر کدامشان ممکن است به تنهایی چیزی بگویند، اما همیشه سر بزنگاه‏ها جایشان خالی است." ....

نوشته دکتر قانعی راد منبع: 

http://www.isa.org.ir/node/2000


ادامه مطلب ...

تحلیل کنید ۲

باراک اوباما در روزهای نخست حکومت خود، دستور تعطیلی زندان گوانتانامو را که نماد لگدمال شدن حقوق و حرمت انسان زیر پای شکنجه گران امریکایی بود، صادر کرد و در سخنرانی خود به صراحت اعلام کرد که «امریکا دیگر شکنجه نخواهد کرد». خطاب به جهان اسلام گفت که نوع رابطه امریکا با مسلمانان تغییر خواهد کرد. احتمالاً در روزها و هفته های آتی دستور خروج نیروهای امریکایی از عراق نیز صادر شود و جریانی از اقدامات انقلابی و مثبت انجام گیرد تا چرخه تغییرات به حد تکامل برسد. اینها مصادیق بارز تغییرند و انکار آنها دور از انصاف است. اما غوغایی که بر سر تغییر به راه افتاده، حقیقت برخی قضایا را از چشم ها پوشانده است. ولی ایا همه این موارد اتفاق افتاده است ؟!؟!(سایت بازیاب ) مسلما خیر چون بسیاری از این موارد جهت رای اوردن و جلب نظر و اطمینان مردم بوده است البته در مورد شعارها برای انتخاب شدن منظور این نیست که کاندیدای ریاست‌جمهوری دروغ می‌گوید واقعا ممکن است آنچه بیان می‌شود خواست قلبی کاندیدا باشد اما بحث بر سر امکان تحقق است. (سایت شهروند امروز). حال اگر بخواهید این مطلب را با انتخابات حال ایران مقایسه کنید چه می گویید؟



با تشکر از خانم معینی فر

جنسیت در ارتباطات میان فرهنگی

 
 
امروزه جنسیت به مسئله ای فوق العاده بحث برانگیز در حوزه توسعه بدل شده است که همچون نهادها و اجتماعات بر سر ماهیت بازنمایی و تبیین مسائل اجتماعی و نیز تخصیص منابع، در برابر نفوذ و مداخله توسعه، تقلا می‎کند. سوال اصلی در این تحقیق به این نکته مربوط می‎شود که گفتمان توسعه از دیدگاه آژانس همکاری بین المللی ژاپن (JICA)، زنان و جنسیت را چگونه بر اساس فرهنگ مناطق مختلف جغرافیایی، تفسیر و ترسیم می‎کند؟ تحلیل و بررسی این مساله از طریق روشهای کیفی‌نگر همچون مصاحبه‎های عمیق، اسناد و مدارک و فیلمهای ویدئویی در این متن مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

 

 

برگرفته از مرکز تحقیقات ومطالعات رسانه ای همشهری

ادامه مطلب ...

جامعه‌شناسان و میرحسن موسوی

جامعه‌شناسان لب به سخن گشودند و این بار در یک اقدام جمعی با امضای بیانیه‌ای شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه را تحلیل کرده و بر مبنای آن اعلام کردند به میرحسین موسوی رأی می‌دهند. مطمئن هستم اگر دوستان زمان بیشتری می‌گذاشتند می‌توانستند امضای بیشتری از استادان دانشگاه در این حوزه در دانشگاه‌های کشور جمع‌آوری کنند. از این رو، من این اعلامیه را مواضع فقط 75 نفر نمی‌دانم. علاوه بر این که جامعه‌شناسان بسیاری هستند که در دانشگاه‌ها تدریس نمی‌کنند و در مراکز پژوهشی فعالیت دارند و آن‌ها نیز آمادگی امضای اعلامیه را داشتند.
برای اولین بار می‌بینیم که جامعه‌شناسان،‌ توان و قدرت خود را در تحلیل فضای اجتماعی به نمایش می‌گذارند. آن‌ها در بیانیة خود به غفلت دولت در حوزة سیاست‌های گسترش همبستگی اجتماعی و تقویت بنیادهای فرهنگی اشاره کرده و آورده‌اند: «در سال‌های اخیر گویا ساختن یک جامعه سازمان‌نایافته اما شدیداً سیاست‌زده و متکی بر استقبال و بدرقه، بر توسعه جامعه‌ای دارای بنیان‌های مستحکم اخلاقی و سرشار از اعتماد عمومی و با عاملیت کنشگران فردی و جمعی مستقل اما مسئولیت‌پذیر ترجیح داشته است. دولت نهم، احتمالاً به همین دلیل، در زمینه اجرای مفاد اجتماعی و فرهنگی قانون برنامه چهارم توسعه دارای کارنامه‌ای نامطلوب است.»
تأکید به رکود پژوهش‌های اجتماعی و فرهنگی و توقف اجرای طرح‌ها و پیمایش‌های فرهنگی و اجتماعی در سطح ملی از جمله طرح سنجش ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان که نشان می‌دهد دولت نهم چندان به واقعیت‌های زندگی اجتماعی مردم توجهی ندارد. باید افزود که این پژوهش‌ها در قانون برنامه سوم و چهارم آمده بود.
همچنین در بیانیه آمده است که اتکای دولت به توده‌های مردم و نادیده گرفتن نقش نخبگان فکری و فرهنگی، ایجاد تقابل‌های تصنعی بین نخبگان و توده‌ها، به حاشیه راندن منتقدان و ... به تقلیل و فرسایش سرمایه‌های اجتماعی و سیاسی و در نهایت تضعیف شالوده‌های مدنی جامعه انجامیده است.
آن‌ها اشاره کرده‌اند: نگاه دولت نهم به جامعه و انسان فن‌سالارانه است و در بسیاری از موارد نیز «مهندسان فاقد آموزش‌ها و دریافت‌های عمیق اجتماعی مسئولیت نهاد‌های آموزشی و فرهنگی را بر عهده داشته‌اند.» علاوه بر این که «در سال‌های اخیر امنیت اجتماعی عمدتاً به برخوردهای خشونت‌آمیز و پلیسی با اراذل و اوباش تقلیل یافته است؛ البته گاه به این بهانه و در پوشش برخورد با اراذل و اوباش خشن ترین برخوردها با جوانان ،زنان و افرادی که بر اساس تشخیص های عوامل انتظامی نابهنجار تلقی می شوند به امری رایج تبدیل شده است. »
تضعیف سرمایه‌های فرهنگی به جهت فقدان کاهش تبعیض‌های اجتماعی و فرهنگی، افزایش ناهمدلی بین نسل‌های گوناگون، کاهش مسئولیت‌پذیری در جامعه، کاهش احساس تعلق قومیت‌ها و گروه‌های زبانی مختلف به کلیتی به نام جامعه ایرانی، تضعیف احساسات و هویت‌های دینی و ملی، کاهش میزان گفتگو و تعامل بین گروه‌های گوناگون نخبگان فکری و فرهنگی و از جمله روحانیون و دانشگاهیان، میزان بهره‌برداری از ظرفیت‌های متنوع فرهنگی کشور به گونه‌ای خلاق در جهت گسترش تولید فرهنگی قابل مصرف در داخل و خارج از کشور و فقدان سیاست‌ها و برنامه‌های روشن برای تحقق همبستگی اجتماعی و فرهنگی از نکاتی است که به صورت پرسش مطرح شده است
آن‌ها در ادامه ضمن اشاره به ضرورت توجه به اهمیت مضاعف قلمروهای اجتماعی و فرهنگی و لزوم تغییر در شیوه های برخورد با مسائل اجتماعی و فرهنگی از میر حسین موسوی حمایت کرده‌اند.
چرا که سیاست‌های اجتماعی و فرهنگی اعلام شده توسط میر حسین موسوی را در جهت ارتقاء سرمایه‌های اجتماعی و فرهنگی و لزوم توجه به ظرافت‌های علمی، کارشناسی و سیاستی می‌دانند: از قبیل برقراری گفتگو بین نسل های گوناگون؛ استفاده از مزیت‌های اعتماد به جوانان و زنان به جای برخوردهای آمرانه و خشن؛ ضرورت کاربرد سازو کارهای اخلاقی و مدنی به جای تداوم طرح‌های رایج امنیت اجتماعی و گشت ارشاد؛ تلاش جهت گسترش فضای رسانه‌ای؛ تاکید بر گفتمان امید آفرین و اهتمام به ایجاد امید در بین مردم؛ استفاده از سرمایه‌های انسانی با ملاک توانایی خدمت به کشور حتی در صورت مخالفت با خط‌مشی دولت؛ اصلاح ساختارهای دوگانه ساز اجتماعی و جلوگیری از تفکیک شهروندان به خودی و غیرخودی و تجزیه خانواده بزرگ ملت؛ تاکید بر گفتمان مفاهمه ملی به جای قطبی سازی‌های سیاسی؛ تقویت اعتماد ملی و سرمایه اجتماعی؛ تامین گردش آزاد اطلاعات؛ افزایش اعتماد نسبت به جامعه فرهنگی کشور؛ت قویت تنوع فرهنگی به عنوان سرمایه‌ای تاریخی و ملی؛ اجرای حقوق قانونی اقلیت‌های قومی و مذهبی؛ حرکت به سوی جامعه چند صدایی؛ توجه جدی به ظرفیت‌های متنوع فرهنگ در توسعه کشور و تلاش برای گسترش تولید فرهنگی و هنری.  

 

برگرفته از آینده آبی

تحلیل کنید ...

 

حمایت 75 استاد جامعه‌شناسی از  

«میرحسین موسوی»  

 

 

هشدار

نام این ویروس : oslando
نوع عملیات تخریبی : سخت افزاری


روش های جلوگیری از آلودگی به این ویروس :

1- طی چند روزه آینده هیچ فایل پیوست شده یا هیچ ایمیلی را تحت عنوان postcard باز نکنید. حتی اگر این نامه از طرف دوستتان برای شما ارسال شده باشد.

2- همین حالا با forward این نامه به دوستانتان کامپیوتر آنها را از یک مشکل خیلی جدی نجات دهید. 20 بار دریافت کردن این نامه بهتر از آلودگی دوستتان به این ویروس است در حالی که شما میدانستید ولی دریغ کردید و به او نگفتید.

 

ویروس فوق حتی توسط خبرگزاری CNN به عنوان مخرب ترین ویروس کامپیوتری اعلام شده.
این ویروس دیروز توسط کمپانی McAfee شناسایی شد و تا کنون راهی جهت repair آن پیدا نشده.

 

ایمیل فوق را کپی و برای دوستانتان ارسال نمایید , با این کارتان همگی از یک مشکل خیلی جدی نجات خواهیم یافت.

همایش

 

 بزرگداشت دکترحسین عظیمی

  
 
 

موضوع:دولت ومدیریت توسعه

 

موضوع

سخنران

دولت ،مدیریت توسعه ونهادبرنامه ریزی

دکتربایزیدمردوخی

دولت،فسادوتوسعه

دکترمحمدمالجو

دولت،دموکراسی وتوسعه

دکترعباس منوچهری

(عضوهیات علمی دانشگاه تربیت مدرس)

مدیریت توسعه وحکمرانی خوب

دکتراحمدمیدری

(عضوهیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی)

دولت،عدالت وتوسعه

دکترفرشادمومنی

(عضوهیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی)

گزارشی ازروندگردآوری وانتشارآثاردکترعظیمی

آقای خسرونورمحمدی

(کارشناس سازمان مدیریت وبرنامه ریزی)

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

تاریخ برگزاری:  یکشنبه27/2/1388  (ساعت30/15-19)

 
 

محل برگزاری: دانشکده اقتصادانشگاهدعلامه طباطبائی

(خیابان شهیدبهشتی  _ نبش  احمدقصیر(بخارست))

 
 
 
 
 

خواهشا تحلیل کنید ....

 

 

باتوجه به حجم بالای نظرات، ما یک لینک جالب گذاشتیم تا شما تحلیل کنید و ما از نظرات (!) ارزشمند شما محظوظ شویم .... 

 

 

WORLD METERS 

 

لطفا تحلیل کنید...! 

 

 

باتشکر از نسرین عزیز 

سرمایه اجتماعی

 

 

سرمایه اجتماعی، جان فیلد، مترجمان: دکتر غلامرضا غفاری، حسین رمضانی
چاپ اول 1386، انتشارات کویر، 263 صفحه

 

 

سرمایه اجتماعی از مباحث جدید در حوزه علوم اجتماعی خصوصا مباحث توسعه است.از اندیشمندانی که در این باره دست به قلم برده اند می توان از فوکویاما، بوردیو، و پاتنام یاد کرد.اما پیشتر از این نیز، اندیشمندان کلاسیک علوم اجتماعی از جمله مارکس، تونیس ، وبر ، دورکیم و دوتوکویل ، درباره سرمایه اجتماعی در قالب مفاهیمی مانند طبقه در خود و طبقه برای خود(مارکس) ، گمین شافت و گزل شافت(تونیس)، اقتدار و کاریزما( وبر)..  

 

 

برگرفته از انسانشناسی و فرهنگ

 

  

 

ادامه مطلب ...

تا کی باید جزوه های پوسیده را تحمل کنیم؟

 

 تا کی باید جزوه های پوسیده را تحمل کنیم؟

 

 

در زدم، اجازه گرفتم و وارد کلاس شدم. دانشجویی داشت در مورد نظریات سیستمی(یک همچین چیزهایی بود فکر کنم دور و بر سیستم) صحبت می کرد. سیستم باز را می گفت و سیستم بسته، لابه لای حرفهایش به روزنامه اعتماد اشاره می کرد. مانده بودم چه ربطی دارد، اما حوصله جرو بحث نداشتم. اسلایدشویی به دیوار بود و دانشجو از رو می‌خواند. به اسلاید نگاه کردم، تاریخ یکی از منابع سخنرانی این دانشجو ده سال پیش از آن بود که متولد شوم. کتاب «ما رسانه هستیم» دن گلیمور را از کیفم برداشتم و سعی کردم که آن را بخوانم و حرفهایش را بفهمم. اخرهای کلاس استاد من را نشانه رفت که سرت را به کدام کتاب مشغول کردی؟ رمان است؟ پاسخ دادم که نه کتابی است در حوزه رسانه های نوین و فناوری های ارتباطی. رویم نشد که بگویم، حوصله گوش کردن به حرفهایی که ربطی به رشته ارتباطات ندارد و متعلق به ده سال قبل از تولدم است را ندارم. شاید زیادی حساسم. دوستانم می گویند که دانشگاه تهران و علامه نیز وضعیتی بهتر از این ندارند. این موضوعی است که چند وقتی است مرا اذیت می کند. تا کی ما باید از علم روز دنیا عقب باشیم و تا کی دانشگاههای ما باید عقب مانده باقی بمانند؟ تا کی اساتید و دانشگاه ها باید فکر کنند که دانشجوها یک سری آدمهای بیسواد و کم دانش هستند؟ تا کی باید پول بدهیم و جزوه های پوسیده بخوانیم؟ تا کی باید فخر استادانی را تحمل کنیم که با علم روز آشنایی ندارند؟ تا کی سرخوردگی هایم ادامه دارد؟ تا کی باید خودم را به خاطر خوشامد این و آن سانسور کنم؟ تا کی؟  

 

مصطفی قوانلو

 

برگرفته از روزنامه نگار نو 

فرهنگ

مقایسه دو تعریف از فرهنگ

لطفاً متن زیر را بخوانید و به پرسش‌هایی که در پایان همین متن آمده است، پاسخ دهید. این پرسش‌ها در کلاس این هفته بحث خواهد شد.

جیمز اسپردلی و دیوید مک‌کوردی دیوید در کتابی با عنوان پژوهش فرهنگی مردم نگاری در جوامع پیچیده[1] دو تعریف از فرهنگ ارائه می‌کنند. یکی تعریفی که آن را همه‌جانبه (omnibus definition) می‌نامند.

«چنین تعریفی از فرهنگ تقریباً شامل همة آن چیزی است که گروهی از مردم آنها را ایجاد می‌کنند و می‌آموزند. از این دیدگاه برای مثال، اغلب فعالیت‌هایی که ممکن است در طول یک مسابقة فوتبال در آنجا اتفاق بیفتد، نمونه‌هایی از فرهنگ محسوب می‌شود. هم‌چنین فرهنگ شامل قواعد بازی و اشیایی از قبیل توپ فوتبال و یونیفرم‌تیم‌های بازی‌کن می‌گردد. طبق تعریف همه جانبه، اشیایی چون اتومبیل، نیزه، آتش، ساختمان و هر چیزی دیگر که توسط انسان به عنوان عضوی از گروهی، ساخته شده است، بخشی از فرهنگ محسوب می‌گردد. و نیز چگونگی ابزار احساسات و عواطف، چگونگی بزرگ کردن کودکان، قانون، هنر و نهادهای اجتماعی، همه جزیی از فرهنگ هستند. در حالی که چنین تعریف‌همه جانبه‌ای از فرهنگ، روی این واقعیت تاکید می‌گذارد که فرهنگ تقریباً روی همة جنبه‌های زندگی اثر می‌گذارد، اما در عمل، برای تحقیق مردم نگار، مشکلات زیادی فراهم می‌سازد.» (اسپردلی و مک‌کوردی 1386: ص 26)

نویسندگان این تعریف را کنار می‌گذارند و تعریف دیگری را مبنای بحث خود قرار می‌دهند:

«در این کتاب ما خود را به تعریفی از مفهوم فرهنگ، محدود خواهیم کرد که معنی آن عبارت است از معرفت و شناختی که مردم، جهت تعبیر و تفسیر رفتار اجتماعی به کار می‌گیرند. این معرفت اکتسابی است و تا حدی در میان افراد مشترک است. ما قواعدی را جهت استفاده از حروف و قرار دادن آنها در کنار همدیگر برای ساختن کلمات و تشخیص سلسله کلماتی که با هم‌دیگر جمله‌ای را می‌سازند، آموخته‌ایم. این معرفت جهت ایجاد اعمال بسیار متفاوتی به کار گرفته می‌شود. مثلاً کسی می‌تواند یادداشتی به شیرفروش بنویسد یا نامه‌ای به دوستی بنگارد و یا آدرسی را در دفتر یادداشت ثبت کند. هر کدام از این رفتارها به میزانی از معرفت فرهننگی مربوط به نوشتن، نشأت می‌گیرد. هم‌چنین این معرفت ما را برای تعبیر رفتار دیگران قادر می‌سازد. مثلاً شما قادر هستید نوشته‌های این صفحه را تعبیر کنید. زیرا با قواعد فرهنگی برای تجزیة حروف و ساختن کلمات از آنها و ساختن جمله از کلمات، آشنا هستید. طبق تعریفی که ما از فرهنگ مورد استفاده قرار خواهیم داد، رفتاری که شخص موقع نوشتن از خود نشان می‌دهد فرهنگ نیست، و نیز فرهنگ نتیجة اعمال ما از قبیل نامه، یادداشت و سرمقالة روزنامه‌ها نیست. بلکه آن (فرهنگ) چیزی است که ما باید بدانیم تا بتوانیم بخوانیم و بنویسیم.» (اسپردلی و مک کوردی 1386: صص 27-26- تاکید از متن است)

·  تفاوت این دو تعریف در چیست؟ پذیرش هر یک از این تعاریف، چه اثری بر پرسش پژوهش و روش مطالعه می‌گذارد؟

·  دو تعریف ارائه شده را با طبقه‌بندی تعاریف باکاک مقایسه کنید. این دو تعریف به کدام یک از این طبقات نزدیک‌تر است؟



[1] اسپردلی جیمز پ. و مک‌کوردی دیوید و.؛ پژوهش فرهنگی مردم نگاری در جوامع پیچیده مترجم بیوک محمدی، تهران پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 1386

توجه . . . توجه

در جلسه گذشته چند تعریف از فرهنگ را از کتاب باکاک مرور کردیم. کتاب را مطالعه کنید و به پرسش‌های زیر پاسخ دهید:

تفاوت دو تعریف ارائه شده در چیست؟

   این دو تعریف گاه به عناصر مشترکی اشاره می‌کنند ولی از حیث کانون تاکید با هم متفاوتند. تعریف چهارم بر محتوا یا معانی مشترک تاکید دارد و فرهنگ را شیوه کلی زندگی یک گروه یا جامعه می‌داند ولی تعریف پنجم کانون تاکید خود را بر کنش‌های مولد معنا قرار می‌دهد و به روابط متقابل اجزای سازنده یک کنش فرهنگی می‌پردازد.

   در تعریف چهارم، پرسش ما از چیستی یک عنصر یا رخداد فرهنگی است. در حالی که در تعریف پنجم، پرسش ما این خواهد بود که یک رخداد فرهنگی چگونه نظم یافته است؟

   این رویکرد در تحلیل فرهنگ به این پرسش‌ها می‌پردازد که اجزاء سازندة یک موضوع فرهنگی چیست، چگونه نظم یافته است و چه رابطه‌ای بین اجزاء بر قرار است.

چه رابطه‌ای بین تعریف فرهنگ به منزله کنش معنادار و رویکرد ساختارگرایانه وجود دارد؟  

رویکرد ساختاری در تحلیل فرهنگ معتقد است جهان تنها از طریق ساختارهای مفهومی و زبانی قابل فهم است. این رویکرد در برابر تجربه‌گرایی قرار می‌گیرد و معتقد است معانی و الگوهای فرهنگی در جهان واقع وجود دارد و وظیفه تحلیل‌گر فرهنگی، کشف این الگوهاست.

   برای درک بهتر مفهوم ساختار و شیوه‌تحلیل ساختاری در فرهنگ، بهتر است نخست به ریشه‌های شکل‌گیری این اندیشه یعنی آراء فردیناند دو سوسور بپردازید. مفاهیم زبان و گفتار، تحلیل همزمانی و در زمانی، رابطه جانشینی و هم‌نشینی از مفاهیم مهم سوسور است که در آراء لوی‌استروس هم ردپای آن را می‌یابیم. . لوی استروس برخی از ایده‌های خود را سوسور وام گرفته است.

   سپس آراء لوی استروس را مطالعه کنید. سعی کنید شیوه تحلیل ساختاری لوی استروس را با برخی مثال‌ها پی بگیرید. 

بازنمودهای جمعی و رویکرد ساختاری را با هم مقایسه کنید  

برای روشن‌تر شدن بحث، مفهوم بازنمودهای جمعی دورکیم را از کتاب باکاک مطالعه نمایید. از دید دورکیم، بازنمودها، مفاهیمی است که چارچوب زندگی اجتماعی یک جمع را سازمان می‌دهد. این‌مفاهیم، تجریبات و شیوه فهم ما را از جهان سامان می‌دهند.

  برای جلسه آینده، فصل اول و دوم کتاب زیر را خلاصه کنید و آن را برای یک مورد فرهنگی بکار بندید:

   لیچ، ادموند( 1358)، لوی استروس، ترجمه حمید عنایت، انتشارات خوارزمی

نویسنده کیست؟

انتظار پایان یافت؛ 

 

بعد از شنیدن ده اصل فلسفی و کامنتهای (!) بسیار زیاد دوستان؛ پی به نام نویسنده این ده اصل بردیم که بهتر دانستیم از زبان خودشان بشنوید که چگونه نوشته اند انچه را که مطالعه کردیم و گاه اندیشیدیم که چقدر نزدیک است به آنچه ار خاطر ما می گذرد  . . .  

 

 

اما برای آن دسته از دوستان که پرسیده‌اند "ده اصل فلسفی" متعلق به کیست، با دو ملاحظه که در ادامه آمده است پاسخ می‌دهم:

اول این‌که به باور من، فکر کردن مثال جریان یافتن یک رود است. برای حرکت آب در رود هر چند که حداقل به دو قطب نیازمندیم – سرچشمه‌ و ابتدای رود در کنار انتهای آن – اما این بستر رود است که جریان حرکت را در خود نمایان می‌کند. به همین منوال یک ایده و فکر شکل نمی‌یابد مگر آن‌که جریان یابد و در مسیرش با محک نقد صیقل خورد تا اگر دارای بنیاد و پی بود به درخشش رسد و حقیقتش را متجلی گردد.

دوم نیز این‌که هیچ ایده و تاملی شکل نمی‌بندد مگر استوار بر موج فکری پیشینیان و بر مدار سنت فکری. اگر هر ایده‌ای هرچند انقلابی و یا رادیکال بخواهد که در "اینجا و اکنون" زمانه‌اش درک شود و موج و جریانی بپا سازد باید با نقد بی‌رحم و شفاف گذشته از یکسو و پذیرش انتقاد با گوش‌هایی کاملا باز از سوی دیگر، رویکردی صادقانه و فلسفی از خود بجا گذارد.

بنابراین از آن‌جایی که هر اثر فکری و هنری به همان اندازه به مولفش وابسته است که به مخاطبش، و چه بسا که سهم مخاطب در زنده نگه داشتن هر اثر بسی بیش از مولفش باشد، باید تصریح کنم که:

مولف این ده درنگ فلسفی در خلق آن‌ها همان قدر سهم دارد که مخاطبش. این تاملات را "من" نوشته‌ام که بی‌شک بدون تکیه بر سنت فکری سایرین هرگز پدید نمی‌آید و بدون خوانش "تو" هرگز زنده نمی‌ماند و بدون بستر زبان هرگز معنا نمی‌یابد.
صاحب و مولف این اصول و هر اصل فکری دیگر، تمام کسانی هستند که نه تنها به زبان فارسی بلکه به هر زبان بشری تفکر کرده‌اند و می‌کنند.دقیقا با همین منظر هرمنوتیکی است که گفته می‌شود: خداوند به همان اندازه نیازمند انسان است که انسان نیازمند او.  
 
 
به نقل از آنتی تز

ده اصل فلسفی

اصل دهم 

 

هرگز هیچ ایده‌ای یکبار و برای همیشه به پایان نمی‌رسد. اینکه چگونه چیزها "پایان" گیرند از جمله غامض‌ترین مسائل بشر مدرن قلمداد شده است.

اعجاب آور باز هم اینکه؛ هرگز هیچ "آغاز" دقیق و تقویم‌گونه‌ای نیز برای ایده‌ها قابل تصور نیست. در پاسخ بسیاری که پرسیده‌اند از کجا باید شروع کرد، تنها جواب درست این است: از همین‌جا که ایستاده‌ای و از همین لحظه. زیرا که حس طلب از مدت‌ها قبل در وجودت ریشه دوانده تا به این "آن" و لحظه رسیده‌ای.

چیزها، ایده‌ها و خواست‌ها، نه آغاز مشخصی دارند و نه پایانی دقیق. تنها هستند و نیستند.

شگفت آنکه درک فلسفی این انگاره نیز، خود در دل همین چرخه فهم می‌شود.

 

 

به نقل از  آنتی تز