درکوچه های فرهنگ

انسان شناسی

درکوچه های فرهنگ

انسان شناسی

تا کی باید جزوه های پوسیده را تحمل کنیم؟

 

 تا کی باید جزوه های پوسیده را تحمل کنیم؟

 

 

در زدم، اجازه گرفتم و وارد کلاس شدم. دانشجویی داشت در مورد نظریات سیستمی(یک همچین چیزهایی بود فکر کنم دور و بر سیستم) صحبت می کرد. سیستم باز را می گفت و سیستم بسته، لابه لای حرفهایش به روزنامه اعتماد اشاره می کرد. مانده بودم چه ربطی دارد، اما حوصله جرو بحث نداشتم. اسلایدشویی به دیوار بود و دانشجو از رو می‌خواند. به اسلاید نگاه کردم، تاریخ یکی از منابع سخنرانی این دانشجو ده سال پیش از آن بود که متولد شوم. کتاب «ما رسانه هستیم» دن گلیمور را از کیفم برداشتم و سعی کردم که آن را بخوانم و حرفهایش را بفهمم. اخرهای کلاس استاد من را نشانه رفت که سرت را به کدام کتاب مشغول کردی؟ رمان است؟ پاسخ دادم که نه کتابی است در حوزه رسانه های نوین و فناوری های ارتباطی. رویم نشد که بگویم، حوصله گوش کردن به حرفهایی که ربطی به رشته ارتباطات ندارد و متعلق به ده سال قبل از تولدم است را ندارم. شاید زیادی حساسم. دوستانم می گویند که دانشگاه تهران و علامه نیز وضعیتی بهتر از این ندارند. این موضوعی است که چند وقتی است مرا اذیت می کند. تا کی ما باید از علم روز دنیا عقب باشیم و تا کی دانشگاههای ما باید عقب مانده باقی بمانند؟ تا کی اساتید و دانشگاه ها باید فکر کنند که دانشجوها یک سری آدمهای بیسواد و کم دانش هستند؟ تا کی باید پول بدهیم و جزوه های پوسیده بخوانیم؟ تا کی باید فخر استادانی را تحمل کنیم که با علم روز آشنایی ندارند؟ تا کی سرخوردگی هایم ادامه دارد؟ تا کی باید خودم را به خاطر خوشامد این و آن سانسور کنم؟ تا کی؟  

 

مصطفی قوانلو

 

برگرفته از روزنامه نگار نو 

نظرات 7 + ارسال نظر
سمانه صمدی 9 اردیبهشت 1388 ساعت 06:39 ب.ظ http://taknegah.blogfa.com

خدا رو شکر واحد ارتباطات ما به روزه
فقط حیف که خیلی نمی تونیم سر کلاس دربارشون بحث کنیم
:(

معینی 12 اردیبهشت 1388 ساعت 01:02 ب.ظ

عبارت های می دانم ،من بهتراز تو می فهمم ،همانی که من می گویم درست است ؛ از سنجیدن دانش دانشجو بر اساس نمره..............؟!؟!
انگار همه ما فراموش کرده ایم که همچون سقراط می دانیم که هیچ نمی دانیم اما نباید فراموش کرد که دانش امروز ما مدیون گذشتگان است و اگر بخواهیم دانش امروز را بفهمیم باید اثار گذشتگان خود را فهمیده باشیم چرا که دانش نردبانی است که اگر بر پله های نخست ان قدم نگذاریم نمی توانیم به اسمان برسیم همانطور که برای خواندن یک نوشته باید ابتدا الفبای ان را یاد گرفته باشیم !

یک دوست 12 اردیبهشت 1388 ساعت 02:33 ب.ظ

درسته که برای فهمیدن امروز باید سری هم به گذشته و آثار ان زمان بزنی ولی نباید همون جا بمونی اون هم در شرایطی که در هر ثانیه چندین مقاله داره میاد بیرون ....در ضمن سیستم دانشگاهی ما متکلم وحده است و به نظرم حتی اگه نظرات و کتابهای جدید رو هم تدریس کنند همین وضعه بهتره این وضع از بیخ حل بشه

[ بدون نام ] 16 اردیبهشت 1388 ساعت 05:16 ب.ظ

....etefagh khodash nemi oftad

معینی 18 اردیبهشت 1388 ساعت 05:40 ب.ظ

من هم منظورم این نبود که نباید از مطالب جدید استفاده نکرد اگر یک بار دیگر متن را بخوانید و با نظر من مطابقت بدهید متوجه انتقاد بنده نسبت به ان خواهید شد.

حسنوند 26 اردیبهشت 1388 ساعت 11:40 ق.ظ

در هر مسئله ای نباید یک طرفه به قاضی رفت و باید نقاط ضعف و قوت رو بسنجی این که این سیستم الان خیلی جواب نمی ده به این معنا نیست که از اول اشتباه بوده ولی در شرایط فعلی سیستم جدیدی رو می طلبه و الان باید به فکر راه چاره بود .....از دست ما چی بر میاد ؟؟؟؟؟ایا نباید از خودمون شروع کنیم ؟! به نظرتون می شه نمره رو نادیده گرفت ؟؟؟؟؟

ماری 27 اردیبهشت 1388 ساعت 07:31 ب.ظ

شاید بهتر باشه یه تاریخ تطبیقی (یعنی تو هر تاریخی چه اتفاقی توی جهان افتاه)ویه سری درس عمومی ضروری می ذاشتن.ان هم توی مقاطع ابتدایی وراهنمایی .از اون به بعد دانش هارا اختصاصی می کردند.که البته باید استعداد یابی را به صورت فرایندی ازهمان ابتدایی شروع میکردند.وبا دانش روز پیش می رفتند .البته اجتنابی از تخصصی شدن نیست.واما باید دید که ما واستادان چه بایدبکنیم .ایا ما باید عرصه ی ازمایش استادان باشیم ؟ایا واقعا استادان به این نیاز رسیده اند؟ایادانشجو به تنهایی میتواند در این جریان موفق شود؟به نظر من محال است که این سیستم را به اسانی خراب کرد.
ودر اخر باید به فکر جایگزینی یک سیستم مناسب بهجای ان بود.که قبلا ازمایش خود پس داده.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد